انجمن شاعران ميت

متن مرتبط با «عمانم» در سایت انجمن شاعران ميت نوشته شده است

عمانم آرزوست

  • نوجوانی دوره قورباغه بود. دوره راهنمایی دقیقا. بی شکلی بدو تولدش، دگردیسی تدریجی و شفافش، دوزیستی و پرش بلندش و حتی پاهاش منُ شیفته خودش می کرد. ترجیحش می دادم به کرم هایی که موذیانه پروانه می شدند. دوست داشتم جلوی همه دم ام بیفته و دست و پا در بیارم و بین دو تا عالم بتونم گردش کنم. پاهاش نمونه بارز زیبایی بود برام: بلند، کاربردی، قوی و زیبا. بعدتر کلاغ وارد صحنه شد. هوش، ذکاوت، سرتق بودن و نترس بودنش توجهمُ جلب می کرد. سعی می کردم کلاغ ها رُ بشناسم. الدوز نبودم اما شاید روزی یکی از کلاغ ها می شدم. یک جور سرسختی و پوست کلفتی باهوشانه داشت که جذبم می کرد. و بی خیالی و رندی البته. دوره حوالی ,عمانم,آرزوست ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها